*در کشور به یک مدیریت هدف گرای کلان نیازمندیم که به هر دانشگاه براساس مزایای نسبی شان ماموریت خاصی بدهد اگر این اتفاق افتاد آنگاه چرخه اقتصاد و تولید وابستگی خود به نفت را کاهش خواهد داد.
رسانه رسمی و کشوری ” رواپرس ” سرویس علمی و دانشگاهی ، دکتر محمد بیدگلی – مدرّس دانشگاه و کارشناس مسائل ایران.
تولید علم در تمام جهان با توجه به دو شاخص کمی و کیفی یا به عبارتی تعداد مقالات علمی و پژوهشی با دستاوردهای بینالمللی و میزان اثربخشی مقالات، سنجیده میشود . اندیشمندان اعتقاد دارند که توسعه همهجانبه یک کشور با توجه به موقعیت و مسائل آن کشور از جنبههای مختلف همچون شرایط اقلیمی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و…، بدون توجه به تولید و توسعه علوم بومی آن هرگز امکان پذیر نخواهد بود.
تحقیقات علمی نباید صرفا یک کار علمی و بدون توجه به رفع نیازهای کشور تدوین شوند ، در حقیقت دانشگاهیان لازم است ارتباط تنگاتنگی با مسائل کشور داشته باشند اگر این ارتباط افزایش پیدا کند و دانشجویان در جریان برنامه توسعه کشور قرار گیرند مسلما جهت گیری تحقیقات علمی نیز به همان سمت و سو حرکت خواهد کرد به نحوی که ما در کشور شاهد تولید علم در جهت رفع نیازهای کشور خواهیم بود.
اگر مسیر را به گونهای انتخاب کنیم که ابتدا شناسایی و آشنایی دقیقی با نیازهای کشور در بخش هنر، علوم انسانی و اجتماعی، حقوقی و علوم پایه داشته باشیم و پس از آن به دستهبندی علم مورد نیاز کشور بپردازیم از حالت مصرف کنندگی علم خارج خواهیم شد.
سالهاست که رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره تولید علم و گذر از تقلید علمی سخن میگوید و به جامعه علمی توصیه میکنند در جهت تغییر این ساختار کوشا باشند، اما متاسفانه هنوز این امر میسر نشده است.
نافع بودن علم از جمله مباحثی است که در روایات اسلامی نیز بسیار بر آن تأکید شده و در ادعیه داریم که «اللهم اعوذ بک من علم لاینفع» و از امام علی (ع) روایت است که فرمود: «خیری نیست در دانشی که سود ندارد.» به طوری که اکنون تنها راه حل عبور از تنگناهای کشور را پرداختن به این موضوع و فراهم کردن امکانات لازم برای نخبگان در جهت دستیابی به دانش حل مسائل کشور میدانند.
باید بتوانیم اثبات کنیم تولید ثروت از محل علم و فناوری راه پیشرفت و توسعه همه جانبه کشور است ، سیاستی که بهصورت موازی در دانشگاهها وجود دارد؛ شامل دو رسالت میشود:
رسالت اول « گسترش مرزهای علمی » است و رسالت دیگر، « رسالت محلی » است یعنی هر دانشگاهی به فراخور منطقهای که در آن است باید مسئول پایش پژوهشهای منطقهای خود نیز باشد.
اصلیترین مشکلی که در برخی مواقع با آن مواجه میشویم این است که دستگاههای اجرایی وقتی میخواهند پروژهای را اجرا کنند کمتر از دانشگاهها نظر کارشناسی میگیرند.
در دانشگاه نمیشود مشکلات را صرفا در بخشهای آموزشی بررسی کرد ، ما باید پتانسیلهای آموزشی را در هستههای پژوهشی اجرایی کنیم؛ در واقع دانشگاه ها باید تلاش کنند تا آخرین دستاوردهای علمی را به اشتراک بگذارند . ممکن است بخشی از پژوهشهای ما با نیازهای روز جامعه همخوانی نداشته باشد اما باید به سمتی برویم که پژوهشهای مورد نیاز صنعت و جامعه را ایجاد کنیم ، در واقع دانشگاهها باید به سمتی بروند که پژوهشهایشان کاربردی باشد ؛ بنابراین این حرف درست است که خیلی از پروژههای ما نیازهای جامعه را برطرف نمیکنند .
افزایش سهم کشور در تولید علم ضرورتی است که با شعار دادن و عمل نکردن محقق نخواهد شد و متاسفانه علی رغم تاکیدات مقام معظم رهبری بر افزایش سهم تولید علم کشور مان، راه سازی، جاده سازی، سدسازی و اقداماتی سخت افزاری از این دست نسبت به تولید علم بیشتر مورد توجه است ؛ اما چون حوزه علم و فناوری زود بازده نیست کمتر مورد استقبال مسئولان و مدیران قرار گرفته است.
شبکه سازی علمی – پژوهشی ، تعامل اثر گذار و هم افزایی می تواند ضمن کاهش هزینه های اضافی به پیشرفت اقتصادی بر مبنای علم و فناوری منجر شود. در دنیا هم دیگر شرکت های بزرگ نفتی حرف اول را نمی زنند و دانش، نوآوری و تفکر است که به عنوان ثروت اصلی محسوب می شود ؛ لازمه کاربردی شدن پژوهش و ایجاد ارزش افزوده از راه تحقیقات، اصلاح نگرش ها و دیدگاه های مرسوم به مقوله پژوهش است.
مدیریت جزیره ای و بی هدف، نبود ماموریت مشخص برای هر دانشگاه در کنار صنایعی که در فضای رقابتی نیستند از جمله مهم ترین مباحثی است که باید به آنها اندیشید ، دانشگاه های موفق دنیا به سمت دانشگاه های نسل سوم – کارآفرین- رفته اند و از این طریق ارتباط و زنجیره بین علم و ثروت را برقرار کرده اند و به فکر حرکت به سوی نسل چهارم دانشگاهی هستند ، نسل چهارم دانشگاه ها علاوه بر داشتن ماموریت های گذشته که آموزش، پژوهش و کارآفرینی بود موظف هستند آینده جامعه را تعیین کنند و برایشان راهکار داشته باشند ؛ در حقیقت این دانشگاه ها به سمتی در حرکت هستند که در سیاستگذاری ها و تعاملات حوزه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و… وارد می شوند.
در نقشه جامع علمی باید مساله کارآفرینی بخوبی دیده شود تا حرکت به این سمت و رشد این موضوع تسریع یابد. متاسفانه توسعه برخی دانشگاه ها متناسب با نیاز جامعه و سیاست های کلان کشور نیست اما اگر ماموریت ها مشخص باشد و اهداف تعیین و نیازسنجی ها برپایه کارآفرینی شکل گیرد عرضه و تقاضا در حوزه دانشگاهی هماهنگ می شود. دانشگاه های خوب ما در بسیاری از رشته ها در حال تحقیق و پژوهش هستند همه هم خوب کار می کنند اما طرح های کاربردی که از همه اینها منتج می شود لزوما تکمیل کننده یکدیگر نیست پس اگر مدیریت، هدف گرا باشد و دانشگاه ها ماموریت محور تعریف شوند به طور اتوماتیک همه پژوهش ها ساماندهی می شود. پس ما در کشور به یک مدیریت هدف گرای کلان نیازمندیم که به هر دانشگاه براساس مزایای نسبی شان ماموریت خاصی بدهد اگر این اتفاق افتاد آنگاه چرخه اقتصاد و تولید وابستگی خود به نفت را کاهش خواهد داد.
عالیه دکتر جان
عالی بود آقای دکتر دست مریزاد