سری به نیزه بلند است … ؛ آقای بشیری می فرمایید عدم محکومیّت بیانیه موهن میر حسین موسوی در تذکر شفاهی اتان دیروزتان در مجلس شورای اسلامی چه توجیه و معنایی دارد ؟ ( ” رواپرس ” )

آقای بشیری باید بدانند علاوه بر سایر خطوط قرمز شهدای عالی مقام نیز خط قرمز ما محسوب می گردند ، مگر می شود در راستای امتثال امر مقام عظمای ولایت دوستداران و عاشقان شهدا با درک شرایط و با قدرت و جدّیت تمام همچنین با اتّکا بر ابزار رسانه ( شبکه مجازی ) خود آنهم با بُرد ناچیز سران فتنه را محکوم کنند و نماینده ی اصولگرایشان از تریبون مجلس شورای اسلامی بدین مهم که بطور قطع سهوی است همّت نگمارد.

رسانه رسمی و کشوری ” رواپرس “ ( دارای مجوز انتشار 3 زبانه فارسی _ عربی و انگلیسی )

در شرایطی که پس از اهانت و اظهار نظر سخیف میر حسین موسوی  تا به امروز ( دوشنبه بیست و چهارم مرداد ماه ) 30 تن از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی به طرق مختلف و با استفاده از ظرفیت های مجازی ( توئیت ) ، یا ارسال نامه یا قرائت از تریبون مجلس شورای اسلامی اعتراض شدید خود را نسبت به بیانیه قبیح میر حسین موسوی و بی افتخار خواندن سردار پر افتخار شهید حاج حسین همدانی و … ؛ ابراز نموده اند ، شوربختانه و در میان تعجّب همگان مخصوصا” نیروهای ارزشی ، ولایتمدار و شهید پرور دارالشّهدا پاکدشت نه تنها هیچ پیامی از سوی جناب آقای « فرهاد خاان بشیری » نماینده ی اصولگرای شهرستان پاکدشت در یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی ( آنهم به نمایندگی از مردم نازنینی که بیش از 80 شهید مدافع حرم تقدیم نظام مقدّس جمهوری اسلامی نموده است ) در جهت محکومیّت این اقدام موهن در خروجی خبرگزاری ها علی الخصوص خبرگزاری خانه ملّت درح و مخابره نگردیده است که باز هم به استناد متن منتشره توسط همان خبرگزاری تذکّر شفاهی ایشان در تاریخ یکشنبه بیست و سوم مرداد ماه متاسّفانه فاقد این پیام مهم بوده است.

به گواه آرشیو این رسانه بنده کمترین بارها و به کرّات گفتنی ها را  چه شفاهی و چه بصورت یادداشت که از قضا بسیار فراوان پربازدید هم بوده محضر ایشان اشعار ، هر بار هم چه شخص محترم ایشان و در مقاطعی هم فرد یا افراد منصف ، کاردان و دلسوز وی در دفتر ایشان ( دریغا که چنین کسانی تعدادشان از تعداد انگشتان یک دست هم کمتر است ) در شهرستان با تایید آنچه طرح گردیده است بر آنها صحّه گذارده اند .

بنده اطمینان خاطر دارم که در سال های گذشته تا به امروز هیچگونه رنسانسی در باورهاو اعتقادات ایشان صورت نگرفته و هیچ برف معنا داری از این حیث آنهم بی صدا در پیرامون ایشان در حال باریدن نیست ، با این همه و با عنایت به این اصطلاح مهم که ایشان نه از اصل افتاده و نه از اسب ، مانده ام تا کی بگویم و بنویسم و ایشان علی الظّاهر بشنود و جرکت در این تسلسل باطل .

خدا و پیغمبری ایشان برای یکبار هم که شده  تکلیف خودش را برای همیشه با همگان در خصوص کمکاری ها و نگفتن های سهوی اش در بزنگاه هایی که قرار است با صلابت از آرمان هایش دفاع کند روشن کند.

مگر می شود در راستای امتثال امر مقام عظمای ولایت دوستداران و عاشقان شهدا با درک شرایط و با قدرت و جدّیت تمام همچنین با اتّکا بر ابزار رسانه ( شبکه مجازی ) خود آنهم با بُرد ناچیز سران فتنه را محکوم کنند و نماینده ی اصولگرایشان از تریبون مجلس شورای اسلامی بدین مهم که بطور قطع سهوی است همّت نگمارد.

روزی بطور خصوصی برای ایشان به نقل از ” کیم وو چنگ ” نوشتم شما « بدون تسلّط بر خود نمی توانید فاتح دیگران باشید » ، جناب آقای بشیری باید بدانند علاوه بر سایر خطوط قرمز شهدای عالی مقام نیز خط قرمز ما محسوب می گردند ، در روزی که ریاست محترم جمهوری در جلسه هیئت دولت « گفتمان مقاومت را تنها راهکار موثّر غلبه بر مسائل جهان می دانند »  و دکتر قالیباف نیز در نطق پیش از دستور خود « تعرض به قهرمانان ملی مدافع حرم؛ خاک پاشیدن به آفتاب را قلمداد می نمایند » شنیدن این مطالب در همان روز از سوی ایشان گوش نواز نمی گردد ، مطالبی که می دانند می دانم باورهای قلبی اشان را تشکیل می دهد شنیدنشان از زبان ایشان حلاوت صد چندان دارد .

فرجام سخن نیز به ایشان و به عنوان برادری کوچک دیگر بار عرضه می دارم « ما ز یاران چشم یاری داشتیم … ؛ و اینکه بزرگی می گوید :

باور کن !

این را با تمام وجودت باور کن که :

آن کس که وعده ی همیشه ماندن را می دهد…

از همه رفتنی تر است !