پنجشنبه 09 فروردین 1403 - Thursday 28 March 2024

بی توجهی به قانون حاصل نبود روابط عاطفی بین افراد جامعه است .

بی توجهی به قانون حاصل نبود روابط عاطفی بین افراد جامعه است .

تهران – ایرنا – عضو انجمن علمی روانپزشکان گفت: عدم آشنایی مردم با قوانین منجر به ناهنجاری هایی در جامعه می شود که ریشه این ناهنجاری ها نتیجه نبود رابطه عاطفی بین افراد جامعه است و حاصل همه این مسائل منجر به بی توجهی افراد جامعه به تمکین از قانون می شود.

زهرا استواری در گفت و گو با خبرنگا ایرنا با بیان اینکه هم اکنون روابطی که در جامعه رواج دارد نگران کننده است، افزود: عدم آشنایی مردم با قانون، رعایت حق و حقوق خود و دیگران موجب بروز درگیری و مشاجراتی می شود که متاسفانه در قالب طلاق، قتل، تجاوز، دزدی و سرقت خود را نشان می دهد که ریشه این ناهنجارها از عدم وجود رابطه عاطفی در بین افراد جامعه شکل می گیرد و تا زمانی که تنها به ظاهر و از روی نیاز روابط بین مردم جسمی و فیزیکی باشد، باید منتظر اختلافات و منازعات بیشتر و ادامه فرهنگ بی قانونی در جامعه بود.

وی اضافه کرد: نبود روابط عاطفی در جامعه موجب شده تا آسیب های اجتماعی و ناهنجاری ها بخصوص در بین جوانان و خانواده های مرفح روزبه روز بیشتر شود.

این عضو انجمن علمی روانپزشکان گفت: نبود عاطفه در بین انسان‌ها که همانا دلبستگی به خود و دیگران از ابتدایی‌ترین روابط عاطفی است، به راحتی مردم و جوامع را به سمت افول سوق خواهد داد و در جایی که روحیات یک فرد با رفتارهای خشن و خشونت آمیخته شده دیگر به هیچ وجه نمی‌توان فرهنگ دلبستگی و رعایت حقوق خود و دیگران را به آن فرد یا افراد آموخت. برای نمونه فرد بی هویتی که برای کسب درآمد، خود را در اختیار دیگران قرار می‌دهد، این فرد نه تنها به خود جفا می‌کند بلکه دیگران را به راه خطا و در نهایت جامعه را به سمت هرج و مرج و نیستی خواهد کشاند.

استواری افزود: متاسفانه امروز در بین جوانان جامعه ما بخصوص افراد و خانواده‌های مرفح عدم وجود روابط عاطفی به خوبی مشاهده می شود و برای نمونه وقتی در گوشه‌ای از کشور فردی با خودروی مدل بالای خود بعد از کلی نمایش خود بزرگ بینی در نهایت قتل یک هموطن را رقم می‌زند، مدعی می شود که پول یا دیه مقتول را می‌دهد، این حادثه و از این گونه موارد خیلی در جامعه امروز ما عادی و تکراری به نظر می‌رسد و تمامی این اتفاقات از نبود کنترل و نظارت در رفتار مردم با توجه به قانون جامع و کامل است که قوانینی که بتواند برای برخورد با این مسایل و جلوگیری از تکرار آن اقدام کرد.

وی افزود: برای اطلاع از میزان روابط عاطفی در یک جامعه که بسیار تاثیرگذار در پیشرفت و توسعه کشورها است، تنها کافی است به چگونگی و جایگاه دلبستگی و ظرفیت تحمل پذیری افراد آن جوامع چه در حوزه شهری یا روستا توجه کرد. چراکه آن زمان است می‌توان ادعا کرد که در این چنین شرایط زندگی در این محیط بطور مسالمت آمیز و بدور از هنجار شکنی و انواع و اقسام آسیب‌های روحی و روانی به خوبی در جریان است یا خیر، آن زمان است که می‌توان گفت اینگونه جوامع دارای فرهنگی غنی و از تمدن بالایی برخوردارند یا بالعکس همچنان در قعر بسرمی برند.

وی اظهار داشت: در حال حاضر در کشور کسر قانون داریم. برای نمونه در اکثر کشورهای اروپایی اگر در یک خانه ای مزاحمت برای همسایه ها و یا دیگران ایجاد شود، این رویه ضد قانون تلقی شده و کسانی که احتمالاً برای آنها نارحتی بوجود آید، می توانند با پلیس به عنوان مجری قانون تماس گرفته و موضوع را اطلاع دهند و مامور قانون برای رسیدگی سریعاً در محل حاضر می شود و ولی در بسیاری از مناطق شهری و روستایی ایران به لحاظ عدم قانونمداری و یا کمرنگ بودن مجریان قانون، هر روز شاهد هنجارشکنی های تازه و رفتارهایی ضد اجتماعی و فرهنگی در کشور هستیم.

استواری گفت: فرهنگ کشورهای متمدن وابسته به قانون است ولی در ایران همچنان این فرهنگ نه اینکه وجود نداشته باشد بلکه دست نخورده باقی مانده و هیچکس اطلاعی از مختصات و اجزای آن ندارد و این مطلب باعث بروز بسیاری از اختلافات، بی قانونی‌، سرکشی و منازعات محلی و منطقه‌ای، فردی و دسته جمعی خواهد بود.

این روانشناس بالینی با بیان اینکه از لحاظ ریشه یابی این رفتارها که چرا مردم و جامعه ما به سمت خشم و خشونت می‌رود و یا اینکه چرا اینقدر این روزها شاهد درگیری در گوشه و کنار کشور هستیم افزود: اینها خیلی بحث مفصلی است. وقتی روابط بین فردی خیلی سطحی شد از این رو فقط نیازهای جسمی طرفین برآورده می شود و به نیازهای عاطفی آنان جوابی داده نمی‌شود. این رابطه مملو از خشونت و بدبینی است و رفته رفته و به مرور افراد این جوامع حتی دیگر نمی‌توان نه تنها به خود بلکه به همنوعان تکیه و اعتماد کنند.

وی افزود: ترس از رها شدگی و بی اعتمادی به روابط غیرعاطفی بیشتر دامن می‌زنند، روابطی که این روزها بسیار در کوچه و خیابان و محله‌ها به وفور دیده می شود. افراد بی عاطفه پر از خشم و در حال ازدیاد هستند. در این روابط فقط کافی است فرد یا افرادی خشم خود را بروز دهند به شکل دعواهای ناموسی، درگیری بر سر مواد مخدر، دزدی و سرقت، دعواهای خانوادگی و فامیلی و یا درگیری حین رانندگی در پشت چراغ قرمز به جهت زدن بوق بی مورد و از این نوع منازعات که همه روزه شاهد هستیم، به راحتی مردم با اینگونه رفتار آشنا هستند و عکس العمل خاصی از خود نشان نمی‌دهند و این رویه نشان از نبود فرهنگ قانون مدار در بین مردم و جامعه که ما هنوز نتوانسته‌ایم در بین جامعه و مردم جاری کنیم.

استواری اظهارداشت: کشور مدرن شده، از طرفی خیلی آزادی بیشتر شده و خانواده‌ها آزادی بیشتری به بچه‌ها داده‌اند ولی اینکه این آزادی دلیلی نمی‌شود که در رفتارهای خود بی اخلاقی کنند و اصلاً اخلاق چه چیزی است. اینکه به دیگران آسیب نزنیم آزار رسانی به خود و دیگران نکنیم، این فرهنگ هنوز در بین جامعه جا نیافتاده و با توجه به اینکه زندگی‌ها در حال دگرگونی و مدرن شدن است ولی متمدن شدن و پیشرفت فرهنگ را در کشور احساس نمی‌کنیم.

وی گفت: با مراجعه به مردم کوچه و بازار وقتی از آنها قانون مربوط به خود و رعایت حقوق دیگران را در جا و مکانی که حضور دارند، مورد سوال قرار می‌دهیم، اکثریت آنها از حق و حقوق خود هیچ اطلاعی ندارند و اینکه اگر با مشکل حقوقی مواجه شدند باید به کجا و یا چه دستگاه مربوطه ای مراجعه و مشکل خود را مطرح یا برطرف کنند.

مطالب مرتبط

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *