جمعه 10 فروردین 1403 - Friday 29 March 2024

معلولیت مُلازِم محدودیت و ناقض ناتوانی ( یادداشت پریسا پازوکی دانشجوی دکتری )

معلولیت مُلازِم محدودیت و ناقض ناتوانی  ( یادداشت پریسا پازوکی دانشجوی دکتری )

*در جامعه به دلیل نبود شناخت و درک درست از معلول و معلولیت، برخوردهای نادرستی با افراد معلول می شود که منجر به از دست دادن اعتماد به نفس

فرد معلول شده و به تبع آن خود را وابسته به دیگران می بینند.

 

 

 

 

 

معلولیت عبارت است از محدودیت در زمینه های جسمی  ، حسی یا ذهنی و روانی شخص مبتلا به آن را در زندگی روزمره در مقایسه با سایر افراد جامعه

دچار مشکل یا محدودیت سازد.

معلول به فردی گفته می شودکه ضایعه ی جسمی،ذهنی ناشی از وراثت یا محیط در سلامت و کارایی او به طور مستمر اختلال به وجود آورد به طوری که از

استقلال وی در زمینه های فردی، اجتماعی و … کاسته است.

عوامل زیادی در بروز معلولیت نقش دارند که می توان به معلولیت های اکتسابی مانند معلولیت در اثرتصادفات،حوادث طبیعی،جنگ و انواع بیماری های

مزمن و یا معلولیت های مادرزادی که بخشی از آن مربوط به عوامل دوران بارداری نظیر( عوامل ژنتیکی ، سوءتغذیه مادر ،سن بالای مادر ،رعایت نکردن

بهداشت و ….) و عوامل هنگام زایمان ( زایمان های غیربهداشتی،ضربات وارده به نوزاد هنگام تولد و …) اشاره کرد.

انواع مختلفی از معلولیت وجود دارد که در دسته های جسمی، حرکتی، حسی و ذهنی طبقه بندی می شود ، معلولیت یک پدیده جهانی است که همه جا

مطرح هست اما در جوامع مختلف از نظر شدت، نوع و نحوه مقابله با آن شرایط متفاوتی دارد.

عوامل بیشماری در پیشگیری از معلولیت نقش دارند که می توان به مواردی همچون پرهیز از ازدواج های فامیلی، مراقبت ای دوران بارداری،تغذیه صحیح

مادر، مصرف نکردن دارو در دوران بارداری، انجام آزمایشات ژنتیک و اجتناب از باردار شدن در سنین بالا و پایین و …. اشاره کرد.

اکثر این پیشگیری ها مربوط به قبل از تولد هست و الان باتوجه به پیشرفت جامعه و بهداشت درصد تولد کودکان معلول مادرزادی  به  طور محسوسی

کاهش پیدا کرده و تا حدود زیادی کنترل شده است اما این عوامل در سال های گذشته یکی از مهمترین علل بروز معلولیت مادرزادی بوده است  در حال

حاضر عوامل جدیدی علاوه بر آنچه که گفته شد وجود داردکه شایع ترین آن معلولیت های ناشی از استفاده بیش از حد ازتکنولوژوی های نوظهور (امواج

وای فای،ماکروویو ، دکل های  مخابراتی و ….) است.

در جامعه به دلیل نبود شناخت و درک درست از معلول و معلولیت، برخوردهای نادرستی با افراد معلول می شود که منجر به از دست دادن اعتماد به نفس

فرد معلول شده و به تبع آن خود را وابسته به دیگران می بینند.

در نگاه اول معلولیت در جسم افراد معلول دیده می شود اما آنچه باعث می شود این محدودیت ها بیشتر گریبانگیر معلولین شود ، طرز فکر و نگرش افراد

جامعه است و تاثیری که بر وضعیت روحی و روابط خانوادگی و اجتماعی می گذارد، انکارناپذیر است.

معلولیت می تواند منجر به فشارهای روان شناختی، افسردگی، از دست دادن حقوق و حمایت اجتماعی، تغییر سبک زندگی و حتی قطع روابط و انزوای

اجتماعی شود ، به همین دلیل جامعه در قبال معلولین وظیفه دارد در وهله اول توانایی آنها را در نظر بگیرند زیرا خیلی از  افراد عادی جامعه ممکن است

نقص های پنهانی در رفتار و افکار خود داشته باشند که در ظاهر مشخص نیست پس قضاوت از روی ظاهر ملاک خوبی برای سنجش توانایی افراد نیست .

 

یکی از نمودهای عدالت اجتماعی تلاش جامعه برای فراهم کردن بستری مناسب برای رشد همه اقشار جامعه است که معلولین نیز جزیی از آنها محسوب

می شوند ،  در هر جامعه ای قوانین ویژه ای برای اقشار خاص وضع می شود که رعایت آنها می تواند به بهبود سطح زندگی آنان کمک کند از جمله قانون

حمایت از حقوق معلولین.

مهمترین عامل کاهش اعتمادبه نفس در این قشر احساس سر بار بودن برای جامعه و خانواده بودن است که اگر بستر مناسبی برای آنها فراهم شود  آنها

می توانند زندگی مستقلی داشته باشند به شرط آنکه مقدمات ازدواج، تحصیل، اشتغال و … آنها فراهم شود.

و در آخر نکته ی قابل ذکر این است که فرد معلول و خانواده او باید آگاهی و اطلاعات خود را در زمینه معلولیت بالا ببرند و راهکارهای مناسبی را برای بهتر

زندگی کردن پیدا کنند ، به عبارتی :

معلولیت محدودیت است ولی دلیل بر ناتوانی نیست!

 

 

 

 

 

مطالب مرتبط

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *