به گزارش خبرنگار آستان نیوز از کرمان ، عباس جان! تو برادری را در حق حسین(ع) و زینب(س) تمام کردی؛ تو به آئین برادری رنگ و بوی وفاداری و معرفت بخشیدی. مگر میشود جایی از «برادر» بگویند، ولی از تو یادی نشود؟!
مگر میشود از تشنگی در کنار آب بگویند و یادی از تو نکنند؟! تو راه و رسم علمداری برای امام زمانت را در تاریخ ماندگار کردی. تا تو بودی زنان و کودکان کاروان، بیمی از دشمن نداشتند، خاطرشان آسوده بود که غیرت عباس نمیگذارد اجنبی به خیمهها نزدیک شود.
و این رفتار و مرام تو درسی برای همه تاریخ شد و دختران شیعه از همان دوران تا بهحال خود را در سایهی امن برادر، آسوده احساس میکنند. عاشقانت زیاد و محبانت کثیرند، تو بابالحوائجی و خیلیها بهواسطه تو حاجت روا شدهاند.
هر کسی به شیوه و روشی دوست دارد خودش را به تو نزدیک و اظهار محبت کند و متقابلاً جواب بگیرد.
برای نمونه زنانی را در کرمان سراغ دارم که به عشق تو ماهها، هفتهها و روزها زیر خیمه حسینی با قرائت زیارت عاشورا و ذکر و صلوات نشستند و برای ضریحت سوزن زدند و هنر خود را وقف شما کردند و البته کم سعادتی نیست که حاصل هنر این عزیزان پتهای زیبا باشد که بر ضریحات نقش میبندد.
خواهرانه عنایت و توجه تو را خواستار شدند، و حتماً نه به خاطر این تلاش و زحمت که برای لحظاتی که به یادت بودند، گوشه چشمی به آنها خواهی داشت.
دو سال و نیم عاشقانه وقت گذاشتند روی پارچه سبز رنگ شال و اذکار «یا قمر بنیهاشم»، «یا کاشفالکرب عن وجهالحسین اکشف کربی بحق اخیک الحسین» و … را با نخهای رنگی پشمی دوختند، در هر سانتیمتر مربع 13 بخیه کوک زدند تا 5 تکه پارچه را جمعاً به مساحت 2 هزار و 420 سانتی مربع با 31 هزار و 460 بخیه به زیبایی، طرح و نقش بزنند و آسترکشی کنند.
پیش از این هم برای ضریح مطهر و شش گوشه سیدالشهداء هنرآفرینی کرده بودند. حالا این پتهها آمادهاند تا در فرصتی مناسب به کربلا ارسال شود و دل بانوان خادمیار پتهدوز کرمانی را به ضریح آن بزرگواران دخیل ببندند.