دیدبان اتمی سازمان ملل که وظیفه نظارت بر توافق هستهای ایران با قدرتهای جهان را دارد، اعلام کرد که فعالیت ایران در راستای افزایش سطح غنای اورانیوم خود است. سخنگوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اینباره اعلام کرد: «ما از اعلامیه ایران نسبت به افزایش سطح غنیسازی اورانیوم اطلاع داریم.» به همین منظور «آرمان» گفتوگوی کوتاهی را با قاسم محبعلی مدیرکل پیشین خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت خارجه ترتیب داده که در ادامه میخوانید:
با توجه به اینکه تهران گام دوم کاهش تعهدات برجامی را کلید زد، تا چه میزان این اقدام ایران میتواند طرفهای اروپایی را تحت فشار قرار دهد تا هم حداقل تعهداتشان را در قبال ایران عملیاتی کنند و هم واشنگتن را تحت فشار قرار دهند تا بار دیگر به توافق هستهای بازگردد؟
مسالهای که ایران مبنی بر کاهش تعهدات برجامی مطرح میدارد در چارچوب توافق هستهای وجود دارد. اما میبایستی تفسیر طرف مقابل و شاید آژانس، شورای حکام و شورای امنیت را در این رابطه دید، که از این اقدام ایران چه تلقی میکنند. به عنوان مثال آیا حرکت تهران نقض برجام بوده یا نه؟ همچنین آیا به عنوان تهدید تلقی میشود و یا نمیشود؟ در هر صورت جدای از مساله برجام، ایران به دلیل قطعنامههای شورای امنیت موظف بوده است که یکسری از قوانین را در چارچوب NPT و قطعنامه شورای امنیت رعایت کند.
در خصوص اقدام ایران تعابیر و تفاسیر متعددی میشود. اگر منظور ایران خارج شدن از مسیر صلحآمیز تلقی گردد طبیعتا نقض برجام تلقی خواهد شد. لذا ممکن است بار دیگر پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ببرند. همچنین چنین تلقی احتمالی با لغو قطعنامه ۲۲۳۱ مواجه شده و شش قطعنامه قبلی بر میگردد. اما اگر به دلایل سیاسی یا به هر دلیلی، طرفهایی که در شورای حکام و شورای امنیت هستند، این اقدام را نقض برجام و تکالیف ایران در چارچوب NPT ندانند، واکنش جدی به آن نشان نخواهند داد و تاثیری در واکنش به طرفهای دیگر نخواهد داشت.
چرا که اگر برنامه هستهای ایران صلحآمیز تلقی شود، طبیعتا نه شامل تحریم خواهد شد و نه به عکسالعمل ایالات متحده، شورای امنیت و شورای حکام منجر میشود. این در حالی است که چنین چیزی نیست. اما ظاهرا تلقی غالب آن خواهد بود که با این اقدام از تکالیف عبور کرده و میتواند به یک تصمیم سیاسی یعنی بازگشت تحریمهای بینالمللی کشیده شود.
با توجه به آنکه نفتکش ایرانی در تنگه جبلالطارق توسط نیروی دریایی بریتانیا توقیف شد و به تبع آن تهران اعتراض شدید خود را نسبت به این اقدام لندن اعلام داشت، تهران برای احقاق حقوقش در مجامع حقوقی بینالمللی چه مجموعه اقداماتی را میتواند انجام دهد؟
در مساله هستهای و تحریم طرف اصلی با ایران، ایالات متحده است. بهگونهای که واکنش آمریکاییها تعیین کننده واکنش اروپاییها و حتی تا اندازهای آژانس است. در خصوص این مساله نیز حتی اگر تحریم اتحادیه اروپا مطرح بوده باشد. طبیعی است. باید دید آیا اتحادیه اروپا دستورالعملی برای توقیف کشتیهایی داشته که به سوی سوریه حرکت میکردهاند. بنابراین اقدام لندن به نظر نمیرسد که به صرف ادعای تحریم اتحادیه اروپا بر علیه سوریه توجیه مناسبی برای توقیف نفتکش ایرانی باشد.
این اقدام لندن بیشتر حرکتی تبلیغاتی است، چون این کشتی بنا به خواست آمریکاییها توسط نیروی دریایی بریتانیا توقیف شده است. بنابراین این اقدام در چارچوب همان تحریمهای ایالات متحده تلقی میگردد که بر مبنای آن تلاش میشود صادرات نفت ایران را به صفر برسانند و این اتفاق ممکن است در نقاط دیگر نیز تکرار شود. یعنی آمریکاییها در تحریمهایشان کشورها، بندرها و گذرگاههایی را که نفت ایران عبور میکند، تحت تحریم قرار داده که میتواند تنگه جبلالطارق هم از آن جمله باشد.
این تنگه در حاکمیت انگلیسیها قرار دارد. لذا بیشتر باید به این مساله توجه کرد تا اینکه آیا این اقدام بر اساس تحریم اتحادیه اروپا بوده و اینکه آیا قانون اتحادیه اروپا میتواند شامل کشورهای دیگر شود یا نه. چراکه ایران جزو اتحادیه اروپا نیست. در صورتی هم که چنین باشد، تحریم سوریه از نظر حقوقی شامل اعضای اتحادیه خواهد شد، نه کشورهای دیگر و کشورهایی که عضو اتحادیه نیستند. سوال این است، اگر این نفتکش روسی بود آیا انگلیسیها چنین اقدامی را انجام میدادند؟
با توجه به آنکه از حدود یک سال پیش تاکنون وزارت خزانهداری آمریکا، سناریوی تحریم را بر ضد مردم ایران در پیش گرفته، چنین سناریوهایی چه نتایجی را دنبال میکنند؟
مشخصا تحریمها با اهداف سیاسی وضع شده است. ایالات متحده در پی آن است تا ایران را تحت فشار قرار داده و در ازای این تحریمها که گامبهگام عملیاتی میشود در پی آنند که آیا ایران آمادگی بازگشت به میز مذاکره با واشنگتن را برای تنظیم توافق جدید پیرامون برنامه هستهای دارد یا نه. بنابراین این تحریمها شدیدتر شده و هنوز هم میتواند شدیدتر شود. هنوز تحریمها تمام بخشهای پتروشیمی را در بر نگرفته است. همچنین تحریمهای سیاسی گسترش نیافته است.
تحریمهای دیگر همچون رفت و آمد هواپیماها و رفت و آمد کشتیها را ممکن است عملیاتی کنند. از سوی دیگر اینکه گفته میشود چیزی دیگر باقی نمانده که آمریکاییها تحریم نکرده باشند میتوان گفت هنوز بخشهایی وجود دارد که تحریم نشده و ممکن است که حلقه تحریمهای آنها شدیدتر شود. متقابلا ایران ابزار مقابله به مثل ندارد. به عنوان نمونه اقدام ایران برای تحریم واشنگتن اثربخشی چندانی ندارد. چون ایران نه تجارت عمدهای با ایالات متحده دارد و نه حاکمیتی بر شرکتهایی که با این کشور تجارت میکنند دارد. لذا اعمال تحریم توسط ایران فاقد اثربخشی است. اما ایران میتواند از لحاظ حقوقی دست به اقدام بزند.
در هر صورت اثربخشی این اقدامات حائز اهمیت میباشد. آستانه تحمل (صبر استراتژیک) ایران پایان پذیرفته و شروع به کاهش تعهدات برجامی کرده است. ایران تلاش داشت تا از طریق فعالیتهای دیپلماتیک و ارتباط با کشورهای دیگر تحریمها را کماثر کند که ظاهرا اثربخشی چندانی نداشته است. یعنی نه روسها، نه چینیها و نه طرفهای دیگر آمادگی آن را نداشتند که بین ایران و آمریکا، طرف تهران را بگیرند و با آمریکا مقابله کنند. لذا تهران وارد چنین بحثی شد و سعی داشت این گونه بگوید که اگر تحریمها همچنان ادامه یابد ایران بهصورت تدریجی از برجام خارج خواهد شد.
اینکه آیا این مساله اثربخشی روی آمریکاییها دارد یا نه، و یا باعث تشدید تحریمها میشود یا نه، مسالهای است که ریسک خاص خود را دارد و بیشبینی روشنی نسبت به این مساله نمیتوان داشت که آیا فشار بر آمریکا میتواند باعث شود که واشنگتن تحریمها را کنار گذاشته و به برجام بازگردد؟ در مورد اروپاییها هم به نظر نمیرسد که اروپاییها قادر باشند که برجام را حفظ کنند و حتی برای حفظ برجام بیشتر تلاش کنند. در حال حاضر اروپاییها نتوانستهاند انتظارات ایران را برآورده کنند. شاید بتوان در چنین شرایطی به بستههای پیشنهادی فکر کرد که توسط ایران مطرح شود و با اتخاذ برنامه سیاسی روشن و جامع و با در نظر گرفتن منافع ملی، فعالیت دیپلماتیک خود را وسعت داده و بر تشریح مواضع خود برای طرف مقابل متمرکز شود. در مجموع میتوان گفت مسیری که دیده میشود مهآلود است.
منبع : آرمان