دوشنبه 10 اردیبهشت 1403 - Monday 29 April 2024

مذاکرات وین و رژیم های بی مسئولیت منطقه

مذاکرات وین و رژیم های بی مسئولیت منطقه

طی هفته گذشته و به خصوص همزمان با نشست وین، جریان های مختلف سیاسی ، رسانه ای و تروریستی در سطح منطقه فعال شدند تا این روند را به ناکامی بکشند.

فعلا از تب و تاب هیجانات روزهای اول کمی کاسته شده و قرار است ادامه مذاکرات از فردا (پنجشنبه) پی گرفته شود،به همین خاطر عراقچی معاون وزیر امور خارجه هم اکنون در وین بسر می برد و خبرنگاران شبکه های مختلف نیز به انتظار دریافت اخبار جدید نشسته اند.

با این حال اکنون این سوال مطرح است که با توجه به شدت گرفتن تحرکات ضد ایرانی محور عبری – عربی، سرنوشت این تلاش های جاری به کجا ختم می شود؟ و به علاوه اینکه اساسا ضرورت تداوم گفت وگوها در وین چقدر است و به غیر از منافع آن برای مردم ایران، برای صلح و نظم جهانی و منطقه ای، چقدر اهمیت دارد؟

برای پاسخ به این سوالات ذکر چند نکته حائز اهمیت است؛

اولا ؛ ایران دشمنان قسم خورده دارد که  پیش از امضای توافق برجام توسط اعضای آن در سال ۲۰۱۵ میلادی تاکنون برای نابودی آن نقشه ها کشیده اند و هزینه های زیادی کرده اند.

عربستان و اسرائیل به عنوان دو بازیگر تنش آفرین منطقه ای، از تمامی قدرت لابی و پول خود برای ناکام گذاشتن توافق استفاده کردند و در این مسیر حتی از هزینه کردن برای نگهداشتن دونالد ترامپ در کاخ سفید دریغ نکردند.

آنها بعد از شکست ترامپ در انتخابات، از برنامه های ضد ایرانی خود دست بر نداشتند؛ سعودی ها از طریق تزریق پول به کانون های لابی گر خود در آمریکا و اروپا و همچنین اسرائیل با تنش آفرینی در منطقه، از طریق خرابکاری، عملیات تروریستی و حملات نظامی، به دو شکل مستقیم و غیر مستقیم!

اکنون نیز توپخانه این گروه از بازیگران فعال شده است و تمامی تمرکز خود را بر جلوگیری از پیشبرد مذاکرات جاری گذاشته اند.  فعالیت های تنش زا و خرابکارانه صهیونیست ها و بمباران خبری شبکه های سعودی ها در منطقه بی وقفه ادامه دارد، بطوری که بعد از خرابکاری و صدمه زدن به یک کشتی ایران در دریای سرخ، عملیات خرابکاری در تاسیسات نطنز هم به آن اضافه شد.

نگاهی به سرخط رسانه های اسرائیلی و سعودی در روزهای گذشته، به روشنی این جهت گیری سیاسی و رسانه ای توام با خرابکاری و اقدامات و تحرکات تروریستی را نمایان می کند.

گویا سود دولت و بازیگران کارشکن منطقه از ناکام ماندن مذاکرات برای بازگرداندن توافق برجام به نقطه صفر آن در سال ۲۰۱۸ و روزی که ترامپ با امضایش آمریکا را از آن خارج کرد، آنقدر اهمیت دارد که خود را به هر آب و آتشی بزنند.

حتی وقتی تل آویو و ریاض می خواهند خود را به عنوان بخشی از حل مساله هسته ای معرفی کنند و سعی دارند به هر ترتیب داخل مذاکرات جاری شوند  -اگرچه با بی اعتنایی مذاکره کنندگان روبه رو شده اند- اما تحرکات و عملکردشان نشان می دهد که دنبال حل مساله نیستند، بلکه قصد دارند ضربات خود را پیشاپیش بر هرگونه توافق احتمالی ، از داخل بزنند.

این روند در حالی است که دشمنان بین المللی و منطقه ای ایران خوب می دانند که موفقیت در مذاکرات جاری، در بطن و ماهیت خود یک گام تنش زدایانه تلقی می شود، به این مفهوم که می تواند یک الگو و مدل برای حل مسائل منطقه ای و رفع و دفع بحران ها باشد و این مطابق سیاست های تنش زا و بحران آفرین آنان نیست.

به این ترتیب هر روز تاخیر در حل مساله برای همه طرف ها، یک خسارت جدی و غیر قابل جبران محسوب می شود.

نکته بعدی که باید به آن دقت کرد؛ تاثیر برجام بر روند جنگ علیه تروریسم بود، بطوری که می توان به یاد آورد داعش درست در روزهای اوج بحران در منطقه طی سال های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ به حرکت در آمد و بعد از توافق برجام در ۲۰۱۵ و کاهش تنش ها بود که جنگ علیه تروریسم و تکفیری ها سرعت بیشتری یافت.

نوار موفقیت های بین المللی و منطقه ای در جنگ علیه تروریسم اتفاقا تا زمانی که ترامپ از برجام خارج نشده و فیتیله تنش را بالا نکشیده بود، هیچگاه قطع نشد، اما از آن روز بار دیگر گروه های تروریستی جان تازه ای یافته اند و هسته های خفته آنان دوباره فعال شده است و به همین دلیل است که ادعاهای دولت های غربی بخصوص آمریکایی ها در ارتباط با جنگ علیه تروریسم، از اعتبار چندانی برخوردار نیست.

طی ماه های اخیر داعش هم در عراق و هم در سوریه بر تحرکاتش افزوده است؛ آنها که بعد از شکست در سوریه و بازپس گیری موصل در عراق، عملا شکست را پذیرفته و به مخفی گاههایی در غرب عراق و شرق سوریه پناه برده بودند، اکنون جسورانه تر اقدام به عملیات تروریستی می کنند که مخوف ترین آن اوایل بهمن ماه گذشته در میدان الطیران بغداد و با کشته شدن بیش از ۳۰ تن همراه بود.

برخی دیگر از این گروه ها نیز به دلیل باقی ماندن پس ماندهای بحران در سوریه، رفته رفته در حال تبدیل به شرکت های پیمانکار می شوند که بطور دائم در حال جابجایی در سطح منطقه هستند؛ از جمله جنگجویان خشونت طلبی که رد آنان در ماه های گذشته از لیبی تا قفقاز و از آنجا تا یمن قابل رویت بوده است.

در صورت عدم حل کامل مشکلات منطقه و باقی ماندن وضعیت آن به شکل استخوان لای زخم، این گروه ها در آینده به باندهای سازمان یافته ای تبدیل خواهند شد که سراسر جهان را به کام جنگ خواهند کشید و دنیای ترسناکی را برای آیندگان ترسیم خواهند کرد.

علاوه بر اینها، شکست گفت وگوها و مذاکرات، جهان و منطقه را به سمت بحران هدایت می کند، گزینه ای که بر آورد هزینه های آن و خساراتی که به خیلی ها وارد می کند، پیشاپیش قابل احصاء نیست و تا زمانی که مساله حل نشود، رژیم های بی مسئولیتی مانند اسرائیل و عربستان دست از ماجراجویی بر نخواهند داشت و این می تواند برای آینده منطقه خطرناک باشد.

بنابراین، بیش از همه باید به آمریکایی ها متذکر شد که توپ موفقیت تلاش ها برای حل مساله در زمین شماست و بهتر است فرصت را از دست ندهید و با رفع کامل تحریم ها به سرعت به برجام بازگردد.

مطالب مرتبط

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *