سه شنبه 11 اردیبهشت 1403 - Tuesday 30 April 2024

وداع با آقاجون خانه سبز

وداع با آقاجون خانه سبز
*اسد زاده که در سال ۱۳۹۱ نشان درجه یک فرهنگ و هنر را کسب کرده بود و سابقه تدریس در دانشگاه تهران با تخصص ادبیات هنر را داشت عمده فعالیتش در دهه ۱۳۹۰ متمرکز بر تألیف کتاب‌هایی درباره تاریخ تئاتر ایران و تاریخ تهران بود.

تهران-ایرنا- داریوش اسدزاده بازیگر تئاتر، فیلم و سریال های تلویزیونی در حالی یکشنبه (۳ شهریور ۱۳۹۸) و در سن ۹۶ سالگی از دنیا رفت که سابقه شش دهه فعالیت سینمایی در کارنامه هنری خود داشت.

 سریال ها و مجموعه های تلویزیونی ای چون سمندون (۱۳۷۴)، خانه سبز (۱۳۷۵)، همه فرزندان من (۱۳۷۶)، آژانس دوستی (۱۳۷۵ تا ۱۳۷۸)، همه بچه های من (۱۳۸۷)، هوش سیاه (۱۳۸۸) و فیلم هایی چون دایره (۱۳۷۷)، بوی کافور، عطر یاس (۱۳۷۸) و جعبه موسیقی (۱۳۸۶) از جمله نقش های خاطره انگیز اسدزاده در سینمای ایران است.

اسد زاده که در سال ۱۳۹۱ نشان درجه یک فرهنگ و هنر را کسب کرده بود و سابقه تدریس در دانشگاه تهران با تخصص ادبیات هنر را داشت عمده فعالیتش در دهه ۱۳۹۰ متمرکز بر تألیف کتاب‌هایی درباره تاریخ تئاتر ایران و تاریخ تهران بود.

«افسر اسدی» بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در گفت وگو با پژوهشگر ایرنا و در توضیح شناخت داریوش اسدزاده بیان داشت: من ایشان را می شناختم و در فیلم دوازده صندلی (تولید ۱۳۹۰) به کارگردانی اسماعیل براری با ایشان سابقه همکاری داشتم. روحش شاد، فکر می کنم طول عمر خوبی داشتند و خوب زندگی کردند؛ ضمن این که روحیه خیلی خوبی داشتند و این یک شانس و موهبت بزرگ بود.

اسدی در باب روحیات این هنرمند پیشکسوت افزود: آقای اسدزاده بازیگر خیلی خوش رو و خوش اخلاقی بودند و روحیه ای خوب و مردمی داشتند؛ در مقطعی از زمان به دلیل بازی در فیلم «قلاده های طلا»  آماج انتقادتی قرار گرفتند اما خاطره برجسته ای که از ایشان در خاطر دارم اخلاق و روحیه خوبی است که همواره داشتند. امیدوارم روحشان شاد باشد.

«عبدالرضا اکبری» بازیگر سینما و تلویزیون ضمن ابراز تاسف از درگذشت اسدزاده در گفت و گو با پژوهشگر ایرنا بیان داشت: متاسفانه خبر را شنیدم و بسیار متاثر شدم چرا که ایشان یکی از پیشکسوتان عالم بازیگری و از کسانی بودند که از قدیم می شناختمشان و با ایشان کار کرده و در خدمتشان بودم. ناراحتم از این بابت که یک دوست و یک پیشکسوت بازیگری را از دست داده ایم. در این روزها می شنیدم که در بستر بیماری هستند و هرگز دوست نداشتم که آقای اسدزاده را در این وضع و حال ببینم ولی به هر حال این مساله ای است که گریزی از آن برای هیچکس نیست و از همینجا به خانواده محترم ایشان و جامعه هنری تسلیت می گویم.

اکبری در رابطه با سابقه همکاری اش با اسدزاده افزود: در سریال های متعددی از جمله «همه فرزندان من» یا فیلم های سینمایی چون «روز شیطان» و بسیاری دیگر از کارها سابقه همکاری با هم را داشتیم. ما با آقای اسدزاده و در طول کارهایی که با هم انجام دادیم پر از خاطره هستیم. ایشان از نظر شوخ طبعی قابل ذکر بودند و در اوقات فراغت می گفت و می خندید. وقتی از خاطرات قدیمی اش برای ما تعریف می کرد مانند این بود که دری را به دنیای تاریخ گذشته باز می کرد؛ از قدیم می گفت و از همه کسانی که در گذشته سختی کشیدند و راه را هموار کردند و برای هنر این مملکت تلاش کردند؛ کسانی که با بی پولی و دستمزدهای ناچیز شرایط را به صورتی فراهم کردند که امروز جوانان ما بتوانند به راحتی در این عرصه کار کنند.

وی افزود: ایشان فعالیت بازیگری را در سال هایی شروع کرده بود که من به دنیا نیامده بودم و این مطلبی بود که همیشه ورد زبان ما بود و جلوی خود ایشان هم می گفتیم که آقای اسدزاده چه چیزهایی دیده است که ما ندیده ایم و چه تجربیاتی دارند که ما (یعنی نسل ما) و نسل بعد از ما نداریم. ایشان زمانی به دنیا آمدند و زمانی کار را شروع کردند که بازیگری در ایران عمر چندانی نداشت و به همین دلیل پر از تجربه بودند. به نظرم محیط هنری ما از این دسته آدم ها خیلی کم دارد؛ آدم های شریف، با اخلاق، منضبط، دوست داشتنی و اصیل.

«عباس افشاریان» بازیگر و طراح گریم ضمن تاکید بر تکرار نشدن آدم های چون اسدزاده در سینما در گفت وگو با پژوهشگر ایرنا تصریح کرد: من تازه خبر فوت ایشان را شنیده ام و بسیار متاثر و ناراحت هستم از این اتفاق. من به عنوان چهره پرداز در چند کار گریم با ایشان همکاری داشتم. ایشان بسیار آدم خوش برخورد و خوش رو، با ادب و با نزاکتی بودند و هرآنچه از خوبی های ایشان بگویم کم گفته ام.

وی در پاسخ به این سوال که چرا در باب توصیف ایشان تا این حد بر اخلاق وی تاکید می شود و بر این اساس به نظر می رسد که اخلاق حرفه ای و کاری در سینمای امروز کمرنگ شده است، بیان داشت: دقیقا همینطور است. خاطره ای که از ایشان دارم این است که برای یک کار (کار برای آقای هدایتی بود) که در آن من طراح گریم بودم، یک هنرپیشه با مشخصات آقای اسدزاده می خواستند؛ من اسدزاده را معرفی و به نوعی ایشان را دعوت به کار کردم. این کار (معرفی) در واقع وظیفه من نبود اما ایشان را معرفی کردم و آنان انتخابش کردند. در نهایت وقتی تهیه کننده از ایشان خواست تا تخفیف بدهند و  از دستمزدشان کم کنند، ایشان مخالفت کرد و گفت از دستمزدم کم نمی کنم ولی مبلغی را (آن زمان ۵۰۰ هزار تومان) کم می کنم و شما این را به افشاریان بدهید. تتاکید کرد این مبلغ برای افشاریان است و خودش باید تصمیم بگیرد که به شما ببخشد یا از شما بگیرد.

به همین دلیل می خواهم بگویم این گونه کارها و معرفت هایی کمیابند و به ندرت پیدا می شوند؛ آدم های امروز اصلا این گونه نیستند. ایشان بسیار آدم با معرفتی بود و حیف است چنین هنرمندان با ارزشی که از میان ما می روند. آدم هایی مانند اسدزاده در سینمای ما به سان میوه هایی بی عوض و آدم هایی بی همتا بودند

مطالب مرتبط

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *