*مهدی گفته بود: «خانمی گفت از ما پول گرفتهاند که نمونه خون بچهمان را میدهند به شما، تشخیص میدهید استعداد فوتبال دارد یا نه؟ دلم سوخت، گفتم حالا که سرش کلاه گذاشتهاند، حداقل از بچهاش تست بگیرم شاید استعداد داشته باشد. پرسیدم چند سالش است، جواب داد: دو سال!»
روز گذشته یک عکس و یک خبر فوتبالی در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفت. اولی پدری بود که روی سکوهای محل تمرین تیم پرسپولیس گوشهای فرزندش را گرفته بود. اینکه چرا باید در جلسه تمرین پیش از فصل که فضا باید شیرین و مثل دوران نامزدی باشد، فحاشی دسته جمعی رخ بدهد طوری که یک پدر وادار به این کار شود، موضوع عجیبی است. پدری که با کلی امید فرزندش را به محل تمرین برده تا از نزدیک بازیکنان مورد علاقهاش را ببیند. خبر بعدی گفتوگوی مهدویکیا با یکی از روزنامهها بود، مهدی گفته بود: «خانمی گفت از ما پول گرفتهاند که نمونه خون بچهمان را میدهند به شما، تشخیص میدهید استعداد فوتبال دارد یا نه؟ دلم سوخت، گفتم حالا که سرش کلاه گذاشتهاند، حداقل از بچهاش تست بگیرم شاید استعداد داشته باشد. پرسیدم چند سالش است، جواب داد: دو سال!» بماند که چرا یک مادر، فوتبالیست پیش کسوت را با آزمایشگاه خون اشتباه گرفته و توقع داشته ژن یا گلبول مربوط به فوتبال را با چشم غیرمسلح در خون فرزند دو سالهاش که لابد تازه راه افتاده پیدا کند! اما ارتباط آن عکس با این خبر در این است که چه راحت لذتهای بزرگ و شیرین را از هموطنانمان دریغ میکنیم. کودکان و نوجوانان زیادی سالهاست در حسرت حضور در ورزشگاهها هستند اما به خاطر همین رفتارهای زشت عدهای، توسط خانواده ها به درستی منع میشوند. بچهها و خانوادههای زیادی هستند که دوست دارند فرزندشان فوتبالیست شود اما اسیر همین افراد سودجو میشوند و در نهایت چنان مال و انرژیشان به یغما میرود که عطایش را به لقایش میبخشند. خب ربط همه اینها به صفحه مشاوره چیست؟ تصویر بدی که ما از یک موضوع ارائه میدهیم، تبدیل به روایتی غالب از آن میشود و خانوادهها همیشه با یک ذهنیت بد سمت آن میروند. مثلاً در نگاه خانوادهها همیشه استخر بهداشت لازم را ندارد، همیشه جو ورزشگاهها غیر اخلاقی است، تست دادن برای بازیگری و فوتبال و مجری گری و خواننده شدن کلاهبرداری است و … . در این بین این اوقات فراغت و عشق و علاقه میلیونها نوجوان است که به راحتی به خاطر سودجویی عدهای و احتیاط خانوادهها (که در موارد زیادی درست هم هست) تباه می شود. البته از بامزه بودن رفتار آن مادر که دوست داشته فرزندش فوتبالیست شود و زمینه کلاهبرداری را هم خودش فراهم کرده، نباید به راحتی گذشت.
منبع : خراسان