جواد انصافی میگوید: نمیشود بگویید یک نفر همیشه شاد است. چون گرفتاریهای زندگی نمیگذارد که آدمها همیشه خوشحال باشند. من اما تلاش میکنم که روحیه خوبی داشته باشم تا بتوانم این روحیه خوب را انتقال بدهم.
به گزارش فارس، روزنامه خراسان در آخرین شماره خود در سال 99 نوشت: در آخرین روزهای سال 99 به سراغ «جواد انصافی» رفتیم. بازیگر 69 ساله ای که با نقش عبدلی و حاجی فیروز و عمونوروز شناخته میشود. مهمترین بخشهای این گفتوگو در ادامه آمده است.
نمیشود بگویید یک نفر همیشه شاد است
امسال حال و روز مردم خیلی خوب نبود اما من خیلی کارها کردم. قبل از سال 99 نوشتن کتابی را شروع کرده بودم که به تمام هنرمندان ایرانی از دوره اشکانیان تا همین حالا مربوط میشود. امسال به خاطر کرونا زمان بیشتری را باید در خانه میماندم. من هم از زمان قرنطینه و محدودیتهای کرونایی استفاده و کتابم را تکمیل کردم. به دلیل این که همه تحقیقاتم درباره این آدمها به صورت تلفنی و واتساپی انجام میشد خیلی سرگرم بودم.
نمیشود بگویید یک نفر همیشه شاد است. چون گرفتاریهای زندگی نمیگذارد که آدمها همیشه خوشحال باشند. من اما تلاش میکنم که روحیه خوبی داشته باشم تا بتوانم این روحیه خوب را انتقال بدهم. سعی میکنم در فضاهای آرام باشم. مثلا در خانه و کنار همسرم به خوبیها فکر میکنم.
اتفاقا در ایران باستان هم همیشه به فکرکردن درباره خوبیها دعوت شدهایم و شادی، بخشی از اصالت ماست. عبارت پندار نیک، گفتارنیک و کردار نیک مثال واضحی از آن است.
حتی چیدن هفت سین هم آداب خودش را دارد
عید نوروزمان با آن چیزی که در فرهنگ ایرانی است مقداری تفاوت دارد؛ یکبار پژوهشی درباره نوروز داشتم. به این رسیدم که حتی چیدن هفت سین هم آداب خودش را دارد. مثلا نخستین سین که سر سفره چیده میشود سنجد است. سنجد از نظر لغوی از سنجیدن میآید. یعنی سنجیده عملکردن و سنجیده اندیشیدن. این خوراکی نماد عقل و خرد و سنجیده عملکردن است. مهم ترین چیزی که خداوند به آدم داده همین عقل و خرد است. بنابراین نخستین چیزی است که سر سفره گذاشته میشود. بعد از سنجد هم سیب گذاشته میشود که نماد سلامتی است و… من این آداب و رسوم را رعایت میکنم. چون پشت هرکدامش کلی نکته جالب نهفته که خوب است مردم درباره اش بخوانند.
من و خانوادهام حتما دور هم و در منزل هستیم. با اینکه همکارانم فشار میآورند لحظه تحویل سال را در تلویزیون باشم اما من میگویم که میخواهم این لحظه را در خانه باشم مگر اینکه همه خانوادهام در تلویزیون و در کنارم باشند. این امکانپذیر نیست. الان کار به جایی رسیده که چند برنامه را ضبط کردیم. البته یکی از همکاران هم اصرار میکند که حداقل صبح روز عید را به تلویزیون بروم و موقع سال تحویل در خانه باشم. شاید قبول کردم.
من و همسرم معمولا برای بزرگترها چیزهایی میخریم که در شان آنها باشد، مثل لباس و… . بچهها اما پول دوست دارند. این عیدی فقط برای نوههایم نیست. البته امسال به خاطر کرونا فقط بچهها و نوههایم را میبینم اما عیدی بقیه فامیل سر جای خودش محفوظ است. به همه قول دادهام که هرموقع کتابم چاپ شد، برایتان میفرستم.
انتهای پیام/