جمعه 07 اردیبهشت 1403 - Friday 26 April 2024

چرایی بازگشت ظریف به صحنه / فرضیه های سه گانه ورود دوباره ظریف به عرصه سیاست

چرایی بازگشت ظریف به صحنه / فرضیه های سه گانه ورود دوباره ظریف به عرصه سیاست

ظریف در مقطع کنونی وارد فضای سیاسی شده است با دو هدف ؛ هدف کوتاه مدت مجلس است که شاید برای حمایت از لاریجانی باشد و هدف بلندمدت زنده‌ نگه‌داشتن نام خود در میان مردم است شاید برای انتخابات ریاست‌جمهوری.

 

رسانه رسمی و بین المللی ” رواپرس ” ؛

 

 

 

 

 

 

محمد جواد ظریف به تازگی در عرصه مجازی به اظهارنظر می‌پردازد روزی در قالب پست اینستاگرامی از عملکرد دوران وزارتش دفاع می‌کند و  سه شنبه شب نیز در اتاقی در کلاب‌هاوس بیش از شش ساعت  به مرور آن چه در جریان مذاکرات هسته‌ای امضای برجام و بعد از آن گذشت پرداخت ؛ به گزارش «انتخاب» گزیده اظهارات ظریف در ادامه می آید:

*من نماینده ایران در کنفرانس بُن بودم امّا بدون شهید سلیمانی نمی شد آن حضور فعال را در کنفرانس بن مربوط به افغانستان داشت [در اوایل دهه 2000] کلمه به کلمه بحث ها و مذاکرات در افغانستان  را با سردار سلیمانی هماهنگ می کردم.*

چه شد که بوش گفت محور شرارت؟ در ژانویه 2002 دو هفته قبل از سخنرانی بوش یک کشتی حامل سلاح برای عرفات در کرانه باختری توسط اسرائیل کشف شد این کشتی کارن ای نام داشت و مدعی شدند که برای ایران است این واقعه باعث امنیتی سازی مجدد از سوی اسرائیل شد.

*اروپایی ها توانستند بعد از ترامپ اجماع امنیتی علیه او شکل دهند اما علیه ایران شکل نگرفت.*

*احمدی نژاد و شعار «قطار بی ترمز و فرمان هسته ای» او به کمک امنیتی سازی ایران آمد.*

قطعنامه 1929 علیه ایران یکی از بدترین قطعنامه ها در طول تاریخ شورای امنیت بود با حمایت چین و روسیه هم بود.

*تمام مذاکرات و صورت جلسات را برای رهبری می‌فرستادیم ایشان هر وقت می‌خواستند نظر می‌دادند و هر موقع می‌خواستند نظر نمی دادند؛ رهبری در هر مورد مخالف بودمی گفت و ما حتی در مواردی که توان پیگیری مطالبه ای را نداشتیم، اول به ایشان اطلاع می دادیم و پس از کسب مجوز اقدام می کردیم. *

اختلاف من و اکبری از CTBT شروع شد او به شدت در وزارت  دفاع آن زمان علیه CTBT صحبت و فضاسازی کرد ؛اکبری گفت من سردمدار مخالفت با CTBT بودم؛ پایه ریزی دعوای هسته ای از همین موضوع شروع شد.

*هدف طائب از گاندو، زدن من بود؛ فکر می کرد من نایاک را تاسیس کرده ام.*

مذاکرات مسقط تابوشکنی بود که توسط برادر عزیزم دکتر صالحی انجام شد و به رغم کارشکنی شدید جلیلی و مخالفت احمدی نژاد برگزار شد.

*شش قطعنامه فصل هفتی، ایران را وادار به مذاکره با آمریکا کرد؛ ناگزیر بودیم.*

*الحمدلله مداح ها و حاج محمود کریمی این قدر انگلیسی شان خوب شده که می توانند بگویند ظریف زبان انگلیسی بلد نیست.*

*هرکس بگوید در روابط بین الملل می توان تضمین گرفت عوام است.*

یکی از سناتورهای نزدیک به ترامپ در سفری به نیویورک سراغ من آمد و گفت ترامپ از شما برای حضور در کاخ سفید دعوت کردهوقتی به تهران منتقل کردم و گفتم در صورت مخالفت مجازات را می‌پذیرم اما پیام به مراحل عالی نرسید و در سطوح پایین رد شد.

*ساسپنشن را اروپایی‌ها در لحظه آخر وارد برجام کردند و معاونان من بدون این‌که به من خبر دهند موافقت کردند.*

اگر برجام این قدر خیانتی بدتر از ترکمنچای است چرا آن را دور نمی‌اندازید؟ پاره کنید و دفنش کنید ؛ ما دو سال است کاره‌ای نیستیم هنوز دوستان به دنبال همان برجام هستند.

 

 

 

 

3 فرضیه درباره ورود دوباره ظریف به عرصه سیاست 

فارغ از قضاوت سخنان اخیر ظریف در کلاب‌هاوس پرسش مهمی که به وجود می‌آید آن است که هدف او از حضور در عرصه رسانه‌ای چیست؟ او که پس از پایان دولت دوازدهم سعی کرده بود سکوت پیشه کند چرا ناگهان تصمیم می‌گیرد سخن بگوید؟ آن هم نه یک‌بار که در قالب‌های مختلف و برای چندبار؟

به نظر می‌رسد محمدجواد ظریف اهدافی سیاسی را برای خود ترسیم کرده است ، او نمی‌خواهد خارج از دایره سیاست تعریف شود و گویی تدریس در دانشگاه چندان او را راضی نمی‌کند و آن طور که به نظر می‌رسد او می‌خواهد بار دیگر به عرصه سیاست بازگردد.

درباره این که ظریف در چه قالبی می‌خواهد به سیاست برگردد نمی‌توان نظر دقیقی ارائه داد اما می‌شود چند گمانه‌  را بررسی کرد.

 

 

 

نخستین گمانه‌زنی آن است که او خود را برای ریاست‌جمهوری آماده می‌کند ، این سخن در سال1400 هم مطرح می‌شد که ظریف قسم خورد که بنای ریاست‌جمهوری ندارد ، البته قسم ظریف معطوف به انتخابات همان سال بود زیرا می‌دانست باتوجه به میزان انتقاداتی که به دولت متبوعش می‌شود بسیار بعید است بتواند با تکیه بر نام دولت روحانی رأی آورد و اگر وارد انتخابات می‌شد و رأی نمی‌آورد عملا کارت خود را سوزانده بود.

یک فرضیه آن است که ظریف صبر کرد تا در دوره بعد یعنی ریاست‌جمهوری 1404 که اذهان عمومی درباره عملکرد دولت روحانی قدری آرام شده است شرکت کند ، شاید این فرضیه پر بیراه نباشد اما مسئله این است که اگر چنین باشد چرا ظریف در سال انتخابات مجلس، فعالیت‌ خود را آغاز کرده است؟ و آیا کلیدزدن انتخابات ریاست‌جمهوری از حالا بسیار زود نیست؟

با این اوصاف ضمن آن که فرضیه اول را فعلا نمی‌شود رد کرد اما به نظر می‌رسد تحرکات سیاسی اخیر ظریف هدفی کوتاه‌مدت‌تر را دنبال می‌کند یعنی انتخابات مجلس ؛ حالا باید دید آیا ظریف برای خود کار می‌کند یا دیگری؟

شاید نشانه‌ای دیده نشود که ظریف بخواهد خود نامزد انتخابات مجلس شود زیرا اساسا حوزه او کار پارلمانی نبوده و او هم بعید است بخواهد به مجلس وارد شود بنابراین چنین به ذهن می‌رسد که ظریف وارد شده است تا اولا سرمایه اجتماعی معتدلین و حتی اصلاح‌طلبان را تجمیع کند، ثانیا برای مخاطبان طیف‌های مدنظرش تهییج انتخاباتی به وجود آورد و با دو قطبی‌کردن در عرصه سیاست خارجی جامعه هدفش را به سمت انتخابات سوق دهد و ثالثا در این بین از عملکرد خودش هم دفاع کرده باشد.

نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که اگر فرضیه قبل را ملاک قرار دهیم ظریف می‌خواهد از چه کسی حمایت کند؟

 

 

 

 

ظریف از مدتی پیش سعی کرد قدری از شخص روحانی فاصله بگیرد که شاید دلیلش دو عامل باشد نخست ساختن چهره‌ای کاملا مستقل از روحانی و دوم فاصله‌گرفتن از نقدهای گسترده‌ای که به دولت یازدهم و دوازدهم می‌شد ؛ حالا در این شرایط او نزدیک به علی لاریجانی شده است شاهد مثالش هم حمایت او از لاریجانی در انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 بود که گفت بدش نمی‌آید لاریجانی رئیس‌جمهور شود.

بسیاری در آن زمان می‌گفتند اگر لاریجانی بتواند به پاستور برود حتما ظریف وزیر خارجه‌اش خواهد بود چه آن که علی لاریجانی در دوران ریاستش بر مجلس هم همواره یکی از حامیان سرسخت ظریف به حساب می‌آمد.

نتیجه آن که با جمع همه این فرضیه‌ها به نظر می‌رسد که ظریف در مقطع کنونی وارد فضای سیاسی شده است با دو هدف ؛ هدف کوتاه مدت مجلس است که شاید برای حمایت از لاریجانی باشد و هدف بلندمدت زنده‌ نگه‌داشتن نام خود در میان مردم است شاید برای انتخابات ریاست‌جمهوری.

منبع : خراسان

انتهای پیام

مطالب مرتبط

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *