جمعه 07 اردیبهشت 1403 - Friday 26 April 2024

سلام ، حضرت سلطان گدا نمی خواهی … ؟

سلام ، حضرت سلطان گدا نمی خواهی … ؟

*سالروز ولادت حضرت خورشید تهنیت باد .

 

 

سلام روشنی خانه های ایرانی

 

سلام ملجاء و ماوای هر پشیمانی

 

سلام پیش شما قحطی پریشانی

 

سلام صاحب ارثیه « حسن  ( ع ) » جانی

 

چه گنبدی چه ضریحی عجب شبستانی

 

« سلام حضرت سلطان گدا نمی خواهی … » ؟

 

بیان عشق به لفظ و قلم میسر نیست

 

مقام کشته ی عشق از شهید کمتر نیست

 

سری که سر ندهد به پای حضرتت سر نیست

 

دلی که دل ندهد بر شما که دلبر نیست

 

کبوتری که نشد « جَلد ِ » تو کبوتر نیست

 

” کبوتر « وِل ِ» صحن و سرا نمی خواهی … ” ؟

 

همیشه از کَس و کارم برای من بهتر

 

بروز بیکسی ام مهربانتر از مادر

 

شکار تیر هوا کشته قلب این نوکر

 

بزن به تیغ نگاهت به سینه اش خنجر

 

کریم زاده برای ضمانتی دیگر 

 

” به درگهت سگ آهو نما نمی خواهی … ” ؟

 

عزیز کرده زهرا ترحمی بنما

 

بکش به جان جوادت دست رفعتی بنما

 

که دوزخی نشود شیعه ات به روز جزا

 

شفاعت تو محال است که « رد » شود آقا

 

خدا رضا به رضای تو شد ، شدی تو رضا

 

” گدای محض رضای خدا نمی خواهی … “؟

 

صله گرفتن و صاحب لوا شدن سخت است

 

دخیل بستن و حاجت روا شدن سخت است

 

به بام دلبر خود یک هوا شدن سخت است

 

اسیر دل شدن آسان ، رها شدن سخت است

 

بر آستان کریمان گدا شدن سخت است

 

” گدای بی هنر و بی نوا نمی خواهی … ” ؟

 

شکسته پر به حریمت پناه آوردم

 

اگر چه روسیهم رو به شاه آوردم

 

دلی به وسعت چهل کوره راه آوردم

 

ز روضه های شهیدی سپاه آوردم

 

” ز روضه های شه بی سپاه نمی خواهی … ” ؟

 

سراینده : م . ز

 

 

 

 

 

مطالب مرتبط

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *