یکشنبه 09 اردیبهشت 1403 - Sunday 28 April 2024

مگر قحط‌ الرجال است که رحمان مربی استقلال شود؟

مگر قحط‌ الرجال است که رحمان مربی استقلال شود؟

پیروز قربانی: به من گفتند سرپرست باش، قبول نکردم.

انتخاب پیروز قربانی به‌عنوان دستیار استراماچونی در همان روزهای ابتدایی ورود این مربی ایتالیایی موج نگرانی‌های هواداران را کم کرد چرا که اکثر اهالی فوتبال بر این باور هستند که قربانی هم دانش مربیگری را دارد و در این کار فرد با سوادی است و هم اینکه به دلیل روحیاتی که در او وجود دارد به خوبی می‌تواند به‌عنوان یک مربی جو تیم را جمع و جور کرده و مسلط بر اوضاع و احوال تیم باشد اما عمر حضور پیروز در استقلال به یک روز هم نکشید. مدافع سابق استقلال خیلی زود عطای باشگاه استقلال را به لقایش بخشید و ترجیح داد برای فصل نوزدهم در کنار این تیم نباشد.

اما وقتی رسانه‌ها به سراغ مسوولان استقلال رفتند و دلیل این کناره‌گیری زود هنگام را پرسیدند، پاسخ شنیدند: «استراماچونی حاضر نیست مربی ایرانی در کنارش باشد.» این دلیل مسوولان استقلال برای جدایی زودهنگام پیروز از این تیم، فقط شکل توجیه داشت چرا که نخست مدیریت ضعیف این تیم را زیر سوال می‌برد که بدون هماهنگی با سرمربی تیم به فکر دستیار ایرانی بودند و بعد اینکه نمی‌توانند استراماچونی را با جو حاکم بر تیم آشنا کنند. البته طی چند روز اخیر دلایل زیادی برای ترک باشگاه استقلال توسط قربانی مطرح شد اما بهتر است اصل ماجرا را از زبان خود پیروز بشنویم. قربانی دلایلی کاملا متفاوت با آنچه مطرح شده، دارد.

خیلی زود تصمیم گرفتید با استقلال همکاری نکنید، چه دلیلی داشت؟

از باشگاه بپرسید چه دلیلی داشت؟ آنها بهتر می‌دانند که چه دلیلی داشت.

مسوولان استقلال مدعی هستند که از شما خواستند آنالیزور باشید اما قبول نکردید، این موضوع صحت دارد؟

اصلا چنین چیزی صحت ندارد.

اصل ماجرا چه بود؟ مخاطب فوتبال حق دارد بداند که در باشگاه استقلال چه می‌گذرد؟

استراماچونی گفته که مربی ایرانی نمی‌خواهد. به نظرتان کار مدیران باشگاه استقلال درست است که بدون هماهنگی با استراماچونی مربی را تعیین می‌کنند بعد می‌گویند که مربی ایرانی نمی‌خواهد؟ بعد هم می‌خواستند که من را سرپرست کنند.

اینکه خیلی خوب است به هر حال همه اعتقاد دارند که شما می‌توانید سرپرست موفقی شوید.

من کارم چیز دیگری است. در حال حاضر اصغر حاجیلو سرپرست تیم است و برای من پیروز قربانی زشت است که جای ایشان را بگیرم. کار من اصلا مربیگری است. من در خانه‌ام منتظر نشسته‌ام که یک نفر از استقلال برود و جایی خالی شود تا جایش را بگیرم، اگر اینطور بود ۱۰ سال پیش از استقلال نمی‌رفتم.

اما در حالی که گفته می‌شود استقلال مربی ایرانی نمی‌خواهد، خبرهایی شنیده می‌شود مبنی بر اینکه رحمان رضایی به زودی به نیمکت استقلال اضافه می‌شود.

مگر قحط‌الرجال در استقلال آمده که رحمان مربی این تیم شود؟

با آمدن استراماچونی شرایط تیم را برای فصل آتی چطور می‌بینید؟

من از نظر فنی نمی‌توانم نظر بدهم. الان حرفی بزنم پیشداوری کرده‌ام. باید بازی‌ها شروع شود تا بعد در این ارتباط نظر بدهم اما می‌توانم در مورد مدیریت استقلال به خوبی نظر بدهم چون در چند روزی که به باشگاه رفت و آمد داشتم خیلی از مسائل دستم آمد. استقلال از مدیریت ضعیفی برخوردار است. تازه فهمیدم چرا در این چند سال اخیر استقلال نتیجه نمی‌گیرد. همه چیز در مورد نتیجه نگرفتن فنی نیست و فقط به مربی برنمی‌گردد بلکه مدیریت ضعیف باعث خیلی از این عوامل است. البته این را هم بگویم ضعف مدیریت فقط خاص این دوره نیست بلکه در سه چهار دوره اخیر مدیریت استقلال ضعیف بوده و کار این تیم را به اینجا کشانده است.

پس بی‌دلیل نبود که آقای طباطبایی دائما به مدیریت استقلال ایراد می‌گرفت. حتما ایشان چیزی می‌دانست.

درست است. من هم می‌خواستم بگویم شاید قبلا خیلی نمی‌توانستم به حقیقت گفتار آقای طباطبایی پی ببرم اما الان کاملا حق را به او می‌دهم و می‌گویم ایشان درست می‌گفت. با این مدیریت، حرکت لاک پشتی استقلال همچنان ادامه خواهد داشت.

شاید خیلی‌ها تصور کنند چون پیروز قربانی در استقلال نتوانست پستی بگیرد حالا چنین موضع سفت و سختی مقابل مدیریت استقلال گرفته است.

می‌خواستم به همین نکته اشاره کنم. خدا را گواه می‌گیرم چون خودم نتوانسته‌ام در استقلال پستی بگیرم این حرف‌‌ها را نمی‌زنم بلکه طی مدتی که در این باشگاه رفت و آمد کردم کاملا ضعف مدیریتی را حس کردم. این حق هواداران است که بدانند در آن باشگاه چه می‌گذرد. من الان می‌توانم صحبت کنم و حقایق را بگویم. فکر می‌کنید چرا منتظری با استقلال قرارداد نمی‌بندد و چرا خسرو خداحافظی می‌کند. دلیل اینکه استقلال در دربی نتیجه نمی‌گیرد و بعد هم نمی‌تواند در لیگ نتیجه بگیرد و قهرمان شود، چیست؟ به نظر چون هیچ پرده‌ای بین بازیکن و مدیریت نیست.

با این تفاسیر نبود یک فردی که واسط بین بازیکن و مدیریت باشد و یا استراماچونی را در جریان مسائل تیم بگذارد، کاملا مشهود است.

من هم همین را می‌گویم. این مسائل را مطرح می‌کنم تا این هوادار سطح توقعش را تعدیل کند. با وجود مدیریت ضعیفی که نمی‌داند چه چیزی به صلاح باشگاه است، نباید منتظر نتایج قابل قبولی از تیم باشیم. باید استراماچونی قبل از آمدنش کاملا توجیه می‌شد و در جریان تمام مسائل قرار می‌گرفت اما برنامه‌ریزی غلط کار را به اینجا کشاند. بازیکنان نیاز دارند در طول لیگ حرف‌شان را به کسی بزنند. ضمن اینکه مربیان جوان ایرانی باید درکنار مربیان خارجی کار یاد بگیرند، همانطور که کریم باقری سال‌ها است در پرسپولیس در کنار مربیان بزرگ قرار گرفته و بعدا خودش می‌تواند به تنهایی از دانشی که به دست آورده استفاده کند.

جدایی منتظری از استقلال را چطور ارزیابی می‌کنید؟

جدایی منتظری هم به همان بحث مدیریت غلط برمی‌گردد که قبلا توضیح دادم. می‌گویند ۱۰ بار با پژمان تماس گرفتیم جواب نمی‌دهد اما نمی‌گویند چرا رفتاری انجام دادند که او حالا حاضر نیست جواب بدهد. آقایان کسر شأن‌شان است به بازیکنان زنگ بزنند، فکر کردند مدیریت فقط عکس یادگاری گرفتن با بازیکنان است. مدیریت استقلال فقط بلد است با بازیکنان عکس یادگاری بگیرد اما کسر شأن‌شان می‌آید که به بازیکن زنگ بزنند و در مورد قرارداد بستن با او صحبت کنند. با این وجود و با توجه به مدیریتی که گفتم استقلال برای فصل نوزدهم نمی‌تواند نتیجه بگیرد.

منبع : ایران ورزشی

مطالب مرتبط

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *